انشا در مورد دوست آن است که گیرد دست دوست 96

یکی از رفیقان شکایت روزگار نامساعد به نزد من آورد که کفاف اندک دارم و عیال بسیار و طاقت بار فاقه نمی‌آرم و بارها در دلم آمد که به اقلیمی دیگر نقل کنم تا در هر آن صورت که زندگانی کرده شود کسی را بر نیک و بد من اطلاع نباشد

بس گرسنه خفت و کس ندانست که کیست

بس جان به لب آمد که برو کس نگریست

باز از شماتت اعدا بر اندیشم که به طعنه در قفای من بخندند و سعی مرا در حق عیال بر عدم مروّت حمل کنند و گویند

مبین آن بی حمیّت را که هرگز

نخواهد دید روی نیکبختی

که آسانی گزیند خویشتن را

زن و فرزند بگذارد به سختی

و در علم محاسبت چنان که معلومست چیزی دانم و گر به جاه شما جهتی معین شود که موجب جمعیت خاطر باشد بقیت عمر از عهده شکر آن نعمت برون آمدن نتوانم گفتم عمل پادشاه ای برادر دو طرف دارد امید و بیم یعنی امید نان و بیم جان و خلاف رای خردمندان باشد بدان امید متعرض این بیم شدن

کس نیاید به خانه درویش

که خراج زمین و باغ بده

یا به تشویش و غصه راضی باش

یا جگر بند پیش زاغ بنه

گفت این مناسب حال من نگفتی و جواب سؤال من نیاوردی نشنیده‌ای که هر که خیانت ورزد پشتش از حساب بلرزد

راستی موجب رضای خداست

کس ندیدم که گم شد از ره راست

و حکما گویند چار کس از چار کس به جان برنجند حرامی از سلطان و دزد از پاسبان و فاسق از غماز و روسپی از محتسب و آن را که حساب پاک است از محاسب چه باک است.

مکن فراخ روی در عمل اگر خواهی

که وقت رفع تو باشد مجال دشمن تنگ

تو پاک باش و مدار از کس ای برادر باک

زنند جامه ناپاک گازران بر سنگ

گفتم حکایت آن روباه مناسب حال تست که دیدندش گریزان و بی خویشتن افتان و خیزان کسی گفتش چه آفت است که موجب مخافت است گفتا شنیده‌ام که شتر را به سخره می‌گیرند

گفت ای سفیه شتر را با تو چه مناسبت است و ترا به دو چه مشابهت گفت خاموش که اگر حسودان به غرض گویند شترست و گرفتار آیم کرا غم تخلیص من دارد تا تفتیش حال من کند و تا تریاق از عراق آورده شود مارگزیده مرده بود ترا همچنین فضل است و دیانت و تقوی و امانت امّا متعنتان در کمین اند و مدّعیان گوشه نشین اگر آن چه حسن سیرت تُست بخلاف آن تقریر کنند و در معرض خطاب پادشاه افتی در آن حالت مجال مقالت باشد پس مصلحت آن بینم که ملک قناعت را حراست کنی و ترک ریاست گویی

به دریا در منافع بی شمار است

و گر خواهی سلامت بر کنار است

رفیق این سخن بشنید و به هم بر آمد و روی از حکایت من درهم کشید و سخن‌های رنجش آمیز گفتن گرفت یکی چه عقل و کفایت است و فهم و درایت قول حکما درست آمد که گفته‌اند دوستان به زندان به کار آیند که بر سفره همه دشمنان دوست نمایند.

دوست مشمار آن که در نعمت زند

لاف یاری و برادر خواندگی

دوست آن دانم که گیرد دست دوست

در پریشان حالی و درماندگی

دیدم که متغیّر می‌شود و نصیحت به غرض می‌شنود به نزدیک صاحب دیوان رفتم به سابقه معرفتی که در میان ما بود و صورت حالش بیان کردم و اهلیت و استحقاقش بگفتم تا به کاری مختصرش نصب کردند چندی برین بر آمد لطف طبعش را بدیدند و حسن تدبیرش را بپسندیدند و کارش از آن در گذشت و به مرتبتی والاتر از آن متمکن شد همچنین نجم سعادتش در ترقی بود تا به اوج ارادت برسید و مقرّب حضرت و مشارٌ الیه و معتمدٌ علیه گشت بر سلامت حالش شادمانی کردم و گفتم

ز کار بسته میندیش و دل شکسته مدار

که آب چشمه حیوان درون تاریکی است

الا لا یجأرَنَّ اخو البلیّة

فللرّحمنِ الطافٌ خَفیّه

منشین ترش از گردش ایام که صبر

تلخ است و لیکن بر شیرین دارد

در آن قربت مرا با طایفه ای یاران اتفاق سفر افتاد چون از زیارت مکه باز آمدم دو منزلم استقبال کرد ظاهر حالش را دیدم پریشان و در هیأت درویشان گفتم چه حالت است گفت آن چنان که تو گفتی طایفه ای حسد بردند و به خیانتم منسوب کردند و ملک دام مُلکُه در کشف حقیقت آن استقصا نفرمود و یاران قدیم و دوستان حمیم از کلمه حق خاموش شدند و صحبت دیرین فراموش کردند.

نبینی که پیش خداوند جاه

نیایش کنان دست بر برنهند

اگر روزگارش در آرد ز پای

همه عالمش پای بر سر نهند

فی الجمله به انواع عقوبت گرفتار بودم تا درین هفته که مژده سلامت حجاج برسید از بند گرانم خلاص کرد و ملک موروثم خاص گفتم آن نوبت اشارت من قبولت نیامد که گفتم عمل پادشاهان چون سفر دریاست خطرناک و سودمند یا گنج برگیری یا در طلسم بمیری.

یا زر بهر دو دست کند خواجه در کنار

یا موج روزی افکندش مرده بر کنار

مصلحت ندیدم از این بیش ریش درونش به ملامت خراشیدن و نمک پاشیدن به دین کلمه اختصار کردیم.

ندانستی که بینی بند بر پای

چو در گوشت نیامد پند مردم

دگر ره چون نداری طاقت نیش

مکن انگشت در سوراخ گژدم

 
 

شعر آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا|داستان شعر آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

بى وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا؟

 

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل این زودتر مى خواستی, حالا چرا؟

 

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توأم, فردا چرا؟

 

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

 

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار

اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

 

شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود

 

ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

 

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

این قدر با بخت خواب آلود لالا چرا؟

 

آسمان چون شمع مشتاقان پریشان می‌کند

در شگفتم من نمى‌پاشد زهم دنیا چرا؟

 

شهریارا بی حبیب خود نمى‌کردی سفر

این سفر راه قیامت مى روی تنها چرا؟


 

انشا در مورد ایران|انشا درمورد ایران کلاس هفتم|تحقیق درباره کشور ایران

من در ایران زندگی می کنم. ایران کشوری زیبا و بزرگ است. تاریخچه ی کشورم بسیار درخشان و طولانی است. بسیاری از دانشمندان ، هنرمندان ، نویسندگان ، شاعران و … بزرگی که کشفیات مهمی داشتند ایرانی هستند.

من وطنم را دوست دارم چون در آن به دنیا آمده ام و همان جا بزرگ شده ام. وطنم برای حفاظت و آزادی مردم شهیدان زیادی داده است.

واکنون ایران مانند خورشیدی در خاورمیانه می درخشد و دانشمندان آن تلاش می کنند تا ایران را به قله های موفقیت برسانند و ما دانش آموزان وظیفه داریم خوب درس بخوانیم تا در آینده ایرانی سر افراز و سربلند داشته باشیم.

ایران یکی از قشنگترین کشورها ، با مردمی خوب و مهربان، جاذبه های طبیعی بی نظیر ، دانشمندان کوشا و … است. از جاذبه‎های تاریخی ایران می‎توان به سعدیَه،حافظیَه، تخت جمشید،عمارت عالی قاپو و … اشاره کرد.

حالا می‎خواهم از مردم با ایمان ایران صحبت کنم. مردمی که هیچ وقت زیر بار زور نمی‎روند و از شهادت هراسی ندارند و این موضوعات را با پیروزی در انقلاب اسلامی و جنگ با عراق به خوبی نشان دادند.می‎خواستم انشایم را تمام کنم ولی به یاد دانشمندان ایرانی افتادم.

آنهایی که با تمام توان تلاش می‎کنند تا ایران اسلامی پیشرفت زیادی کند.

 

 

در قاره آسیا فقط و فقط یک کشور است که انگشت به نشان تمام کشورهای بیگانه است و هرکس نام این کشور را می شنود؛ بی اختیار در باره ی آن به فکر فرو می رود. فکر می کنید این کشور کجاست؟! آری درست حدس زده اید! آن کشور با عظمت ایران است. سرزمین گل های لاله و سرزمین پهلوانان دلیر، وطن همان قهرمانان بزرگوار و پرافتخار است. آن سرزمین، کشور من، کشور تو و کشور تمام ملتی است که از جان خود  برای سربلندی و آبادانی این وطن و مردم آن می کوشند.

ایران بناها و یادگاری هایی را اززمانهای کهن به جای گذاشته  که از نظر خلق جهان بی نظیر و پدیده یا معجزه ای باور نکردنی و زیبا می باشد. به طور مثال در همین شهر خودمان بناهایی مانند نارین قلعه، مسجد جامع، امامزاده سیدعلی (ع) و… و در شهر های دیگر هم که ینگریم بناهایی همچون تخت جمشید، پل قزوین، سی و سه پل،غار علیصدر، عالی قاپو و… چشم جهانیان را به خود خیره کرده است.

ایران در مشرق زمین این کره ی خاکیست و دارای ثروت های عظیم بسیار و منابع سرشاری مانند نفت و گاز است.  اگر به تاریخ ایران نیز توجه کنید؛ ایرانیان همیشه عاشقانه و صادقانه کوشیدندکه در آن زمان ایران مانند نگینی در روی کره ی زمین بدرخشد.

کشور بزرگ ما دارای پرچمی سه رنگ است که نشانه ی استقلال و آزادی مردم ماست و همیشه همراه با سرودی شور انگیز به اهتزاز در میآید.

مهم ترین عامل سربلندی وطنم، شیعه بودن و وجود اسلام ناب محمدی در کشور من است. در کشور ما همه مردم پیرو پیشوای دینی خود حضرت آیت الله خامنه ای هستند و به علت راهنمایی های رهبر خوب و شایسته، ملت ایران از نفوذ و دخالت بیگانگان منفور است و خواهد ماند.

اینها همه از لطف خداوند بزرگ و متعال است که همیشه کشور ما آباد و سربلند و تا ابد در برابر کشورهایی مانند اسرائیل و آمریکا پیروز و موفق خواهد بود.

ما وظیفه داریم برای قدر دانی از این نعمات بزرگ تا آخرین قطره خون بکوشیم و سوگند یاد می کنیم در این راه لحظه ای از پای ننشینیم تا همیشه این کشور با عظمت بماند.

 


 

 

 

انشا درمورد کلاغ|انشا درباره کلاغ پایه هفتم|انشا درمورد کلاغ با مقدمه بدنه ونتیجه گیری

کلاغ ها مانند گنجشکان در لانه زندگی میکنند و دسته جمعی پرواز یا زندگی نمیکنند.آن ها معمولا در هوای سرد  بیشتر میتوانند تحمل کنند تا در هوای گرم.غذای آنان دانه است اما آنان معمولا نان و پنیر و کرم و گندم هم میخورند.آن ها از لحاظ قیمت ارزشی ندارند زیرا نه صدا و شکل خوبی دارند و البته اهلی هم نیستند.
رنگ آنان معمولا سیاه هم مانند رنگ ذغال است و با پرهای دراز و جثه ایی هم مانند یه طوطی دارند.نوک آن ها طلایی و خیلی دراز است. چنگال های تیزی دارند و برای شکار حشرات و کرم ها.آن ها از انسان ها میترسند ولی اگر گیربی افتند مقابله میکنند.و ان ها  تخم گذار هستد مانند خفاش پرنده ایی بچه زا نیستند!!
از نظر دانشمندان خارجی کلاغ در شب بهتر از روز میبیند هم مانند خفاش ولی خفاش در روز نمیبیند یا بهتر است بگوییم به خوبی نمیبیند کلاغ محیط را خاکستری مانند میبیند و چشمان تیز و درشتی دارند.
پس کلاغ ها موجوداتی بی آزار و زشت هستند که قیمتی ندارند و کسی  به شکار آنها نمیرود و نسل آنها هم منقرض نخواهند شد و به راحتی میتوانند در لانه های خوب زندگی کنند

.

.

.

انشا شماره دو با موضوع کلاغ

من کلاغ را دوست دارم . کلاغ یک پرنده بسیار زیبا است . یک پرنده که نماد یکرنگی و صداقت است . کلاغ یک پرنده ی صادق و یکرنگ و یک دست است . می گویند کلاغ بسیار ثابت قدم است زیرا آنچنان  از راه رفتن کبک تقلید کرده است که راه رفتن خودش یادش رفته است و البته این بسیار بد است چون پدرم می گوید همه باید خودشان باشند و ادای کس دیگری را در نیاورند . کلاغ اعتماد به نفس پایینی دارد .  من راه رفتن کلاغ را بسیار دوست دارم .

شاید شما هم دیده باشید وقتی یک جوجه کلاغ از لانه اش بیرون می افتد ، تمام کلاغ ها متحد می شوند و کمک می کنند تا جوجه را نجات دهند . بنابراین ما از کلاغ درس اتحاد و یکرنگی و صداقت می گیریم .

کلاغ را به دزدی و خبرچینی متهم میکنند . کلاغ پرنده ی بد صدایی است . اما با این حال من کلاغ را دوست دارم و دلم برایش می سوزد . شاید در میان پرندگان هم به رنگین پر ها کار ندهند . همانطور که در بین انسان ها به رنگین پوست ها کار نمی دهند . پس وقتی کار نباشد کلاغ ها ناچار می شوند برای سیر کردن خود و جوجه های بی گناهشان دزدی و خبرچینی بکنند .

می گویند کلاغها تنها یک بار جفت گیری میکنند و تا آخر عمر با همان جفتشان زندگی می کنند . همسایه مان می گوید : درد و بلای هر چه کلاغ است بخورد تو سر شوهر نفهم من که رفته سرم هوو آورده است .

من از مادرم پرسیدم آیا ضرب المثلی در مورد کلاغ هست یا خیر ؟ مادرم یک ضرب المثل مشهور را گفت که به علت رعایت شئونات کلاس نمی توانم کامل بنویسم : اونی که به ما …. بود ، کلاغ …  …. بود !

من چشم هایم را بستم و سعی کردم خودم را به جای کلاغ تصور کنم ، بعد دیدم کلاغ بودن کار خیلی سختی می باشد . بنابراین من نمی توانم کلاغ باشم ، آخر هر که را بهر کاری آفریده اند .


 

جواب فعالیت های نوشتاری فارسی|جواب فعالیت های نوشتاری فارسی هشتم درس سوم


1- در میان کلمه هاي زیر ، هم خانواده کدام واژه ها در متن درس به کار رفته است آنها را بیابید و بنویسید :
غنی : غنیمت
حجت : حاجت
یوم : ایام
مغتنم : غنیمت
مبصر : بصیرت
احتیاج : حاجت
صبور : بصیرت
دوام : ندارد
مساعی : ندارد
سعید : ندارد
2- در بیت زیر کنایه ها را مشخص کنید .
مپیچ از ره راست بر راه کج         چو در هست حاجت به دیوار نیست
پیچیدن از راه راست کنایه از منحرف شدن از راه خوبی و پسندیده
3- با ذکر دلیل گونه هاي پرس�
این مطلب تا کنون 1819 بار بازدید شده است.









    
    
    
    

جواب درس هایی از قران96|شرکت در مسابقه درسهایی از قرآن|پاسخ سوالات درسهایی از قرآن

 

 

 

پاسخ سوالات درسهایی از قرآن 96

پاسخ سوالات درسهایی از قرآن - وبلاگ غیررسمی مسابقه ی درسهایی از قرآن که به ارائه پاسخ سوالات درسهایی از قرآن و متن سخنرانی استاد قرائتی می پردازد.Oct 12, 2017 - وب درسهایی از قرآن ، در این مطلب جواب سوالات برنامه ی درسهایی از قرآن به تاریخ 20/7/96 را برای شما عزیزان به صورت کاملا اختصاصی آماده کرده است ...درسهایی از قرآن با موضوع: ماه رجب، ماه امام علی و دخترش حضرت زینب سلام الله علیهما. پاسخ سوالات مسابقه درسهایی ازقرآن. تاریخ آغاز:1396/01/24. تاریخ پایان:1396/01/ ...Nov 9, 2017 - پاسخ درسهایی از قرآن با موضوع: خط شکنی جابر در اولین اربعین پاسخ سوالات مسابقه درسهایی ازقرآن استاد قرائتی تاریخ پخش برنامه : ۹۶/۸/۱۸ ، هجدهم ...







    1    

انشا درمورد باران96|انشا درمورد صدای باران پایه هشتم

وقتی باران به صدا درمی آید…

آیا تا کنون به بارش باران فکر کرده ایم ؟

باران که می بارد ، بعضی ها دلشان می گیرد وخیلی ها شاعر می شوند. آخر تازه یادشان می افتد که احساسات فطری پاک و زلالی هم هست که در لابه لای افکار مادّی و تکراری روزمره ، فراموشش کرده بودند.

 

وقتی باران می آید، دیگر، مردم ، خودشان را برای چیزهای کم ارزش و بیهوده معطل نمی کنند، حتی جلوی زیباترین ویترینهای مجللترین مغازه ها هم خالی است.هر که را می بینی با عجله به سوی مقصد حرکت می کند یعنی باران باعث می شود که انسان مقصدش را فدای زرق و برقها نکند.

 

سواره ها نیز در بارش باران بیشتر از قبل ، دلشان برای پیاده ها می سوزد و زودتر آنها را سوار می کنند. یعنی باران ، مردم را سخاوتمندتر و سخاوتمندان را دلسوزتر می کند.

 

باران که می بارد، مردم صمیمی تر ، متحدتر و فداکارتر می شوند. چرا که خیلی ها را می شود دید که یک نفر دیگر را زیر چتر خود گرفته اند.

 

باران ، زمین را پاک می سازد ، هوا را تصفیه می کند و برخی ویروسها را از بین می برد و شاید آن وقت مردم کمی پاکتر زندگی کنند!

 

وقتی باران بر خاک ، کشتزارها و کوهها فرو می ریزد ، حیات ، جان می گیرد و همه به تداوم زندگیشان امیدوارتر می شوند و ممکن است برای یک بار هم که شده صاحب باران را شکر گویند.

 

در بارش باران عدالت را هم می توان دید. چرا که قطره ها ، در همهء محله های یک شهر و یا بر بام همهء خانه های یک محله ، با یک نواخت مساوی فرو می ریزند.

 

وقتی که باران می‌آید، گاهی سالهای کودکی ، قیل و قال آرامش بخش مدرسه! و درس «‌باران آمد ، آن مرد ، در باران آمد » در ذهنها رژه می روند و آن وقت تازه یادمان می افتد که آن مرد ، در باران نیامد. پس می شود کمی هم برای آمدن او (روحی فداه) دعا کرد.

 

باران ، سرشار از خیر و برکت است و آن باران نیز، آن باران سرنوشت سازی که از هوای ابری چشمها بر گونه هایمان می نشیند و سبب می شود که بهتر بتوانیم مسیر زندگیمان را عوض کنیم. زیرا باران کمیاب اشکها، توفیق توبه را سهل الوصول تر می کند.

 

قطره های اشک می توانند بغض سنگین تاریخ معصومان مظلوم را نیز بشکنند و آموزه های بی بدیل مردان شهید روز دهم را در سینه ها زنده و بالنده نگهدارند. چرا که حسین علیه السّلام بیش و پیش از آن که تشنهء آب باشند تشنهء اندیشهء انسانهای زمانها هستند.

پس ای باران عزیز! ما را تنها نگذار.

 

 
——————————  انشاء در مورد باران شماره ۳  —————————–

 

9879745416541651

 

دیگر آسمان دارد تیره و خاکستری می شود و باران نم نم وکم کم شروع به بارش می کند.

باران مانند اشک های حضرت زینب(س)همچنان میبارد.

ناگهان صدای مهیبی به گوش میرسد.!!! این صدا صدای رعد و برق ها هستند.

باران تندتر و تندتر میشود.همه ی مردم درخیابان به دنبال پناهگاهی میگردند.!

چترهای مردم و بالکن های مغازه ها مانند یک پناهگاهی اند که به مردم درخیابان آغوش بازمیکنند تا مردم زیر این رحمت الهی خیس نشوند.!!!

با گذر زمان خیابان ها خلوت شده وتعداد کمی از انسان ها در خیابان پیدا می شود و باران سرد شده و به تگرگ تبدیل می شود و با شکل و شمایلی خاص مانند سنگ های یخی به زمین فرو میریزند.

-باران باغبانی میشود که به گل و گیاهان و درختان و سبزه ها آب می دهد.

-کشاورزی میشود که به کشاورزان کمک می کند.

-و باران رفتگری خواهدشود که خیابان را تمیز می کند.

-و سقایی میباشد همچون(ابوالفضل<ع>)که به تشنگان آب میرساند.

باران آهسته وآهسته تر می شود.

کم کم رنگین کمان نمایان می شود رفته رفته پر رنگ تر و پر رنگ تر می شود و خیابان ها باز هم رو به شلوغی برمی گردند.

تا چندین ساعتی زمین نم خواهد داشت ولی زمین خشک خواهد شد.
 

شعر درباره حضرت محمد|شعر درباره رحلت پیامبر|مطلب درباره حضرت محمد

 

 

 

 

 

 

 ماه، فرو مانَد از جمال محمّد

سرو نباشد به اعتدال محمّد

قدر فلک را کمال و منزلتی نیست

در نظر قدر، با کمال محمّد

وعدة دیدار هر کسی به قیامت

لیلة اسری، شب وصال محمّد
سعدی

جز به دست و دل محمّد نیست

حلّ و عقد خزانة اسرار

چون دلت پر ز نور احمد بُود

به یقین دان که ایمنی از نار
سنایی

مصطفی را وعده داد الطاف حق

گر بمیری تو، نمیرد این سَبَق
مولوی

گزینم قران است و دین محمّد

همین بود ازیرا گزین محمّد

یقینم که من هر دُوان را بورزم

یقینم شود چون یقین محمّد

کلید بهشت و دلیل نعیم

حصار حصین چیست؟ دین محمّد

محمّد رسول خدای است زی ما

همین بود نقش نگین محمّد
ناصر خسرو

خورشید خُلد، مهتر دنیا و آخرت

سلطان شرع، خواجة کونَین، مصطفی

چشم و چراغ سنّت و نور دو چشم دین

صاحبْ قبول هفت قرآن، صاحب لوا
عطّار

محمّد کآفرینش هست خاکش

هزاران آفرین بر جان پاکش

چراغ افروز چشم اهل بینش

طراز کارگاه آفرینش

ریاحین بخشِ باغ صبحگاهی

کلید مخزن گنج الهی

گفت پیبغمبر: شما را – ای مهان –

چون پدر هستم شفیق و مهربان
نظامی

گفت پیغمبر به اصحاب کبار

تن مپوشانید از باد بهار

کانچه با برگ درختان می کند

با تن و جان شما، آن می کند

 

 

تعطیلی های سال |96تعطیلات رسمی سال ۹۷|تقویم سال 1396 شمسی|تعطیلات 1396



سه شنبه 1 فروردین– آغاز نوروز (تعطيل)

چهارشنبه 2 فروردین عيد نوروز (تعطيل)

پنجشنبه 3 فروردین عيد نوروز (تعطيل)

جمعه 4 فروردین عيد نوروز (تعطيل)

شنبه 12 فروردین روز جمهوري اسلامي ايران (تعطيل) – شهادت حضرت امام علي النقي الهادي عليه السلام (254 ه ق)

یکشنبه 13 فروردین روز طبيعت (تعطيل)

سه شنبه 22 فروردین ولادت حضرت امام علي عليه السلام (23 سال قبل از هجرت) (تعطيل)
اردیبهشت 96

سه شنبه 5 اردیبهشت مبعث حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله (13 سال قبل از هجرت) (تعطيل)

جمعه 22 اردیبهشت ولادت حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه (255 ه ق) (تعطيل)
خرداد 96

یکشنبه 14 خرداد رحلت حضرت امام خميني (رحمه الله عليه) رهبركبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران (1368 ه ش) –  انتخاب حضرت آيت الله امام خامنه اي به رهبري (1368 ه ش) (تعطيل)

دوشنبه 15 خرداد قيام خونين 15 خرداد (1342 ه ش) (تعطيل) – زنداني شدن حضرت امام خميني (رحمه الله عليه) به دست  ماموران ستم شاهي پهلوي (1342 ه ش)- وفات حضرت خديجه سلام الله عليها (3 سال قبل از هجرت)

جمعه 26 خرداد شهادت حضرت علي عليه السلام (40 ه ق) (تعطيل)
تیر 96

دوشنبه 5 تیر عيد سعيد فطر(تعطيل)

سه شنبه 6 تیر تعطیل به مناسبت عيد سعيد فطر

پنجشنبه 29 تیر شهادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام (148 ه ق) (تعطيل)
مرداد 96

– بدون تعطیلی رسمی –
شهریور 96

جمعه 10 شهریور عيد سعيد قربان (تعطيل)

شنبه 18 شهریور عيد سعيد غدير خم (10 ه ق) (تعطيل)
مهر 96

شنبه 8 مهر تاسوعای حسینی (تعطیل)

یکشنبه 9 مهر عاشورای حسینی (تعطیل)
آبان 96

پنجشنبه 18 آبان اربعین حسینی ( تعطیل)

جمعه 26 آبان رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله (11 ه ق) (تعطیل) – شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام (50 ه ق)

یکشنبه 28 آبان شهادت حضرت امام رضا علیه السلام (203 ه ق) (تعطیل)
آذر 96

چهارشنبه 15 آذر ولادت حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله (53 سال قبل از هجرت) و روز اخلاق و مهرورزي – ولادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام مؤسس مذهب جعفري(83 ه ق) (تعطيل)
دی 96

– بدون تعطیلی رسمی –
بهمن 96

یکشنبه 22 بهمن پيروزي انقلاب اسلامي ايران و سقوط نظام شاهنشاهي (1357 ه ش) (تعطيل)
اسفند 96

سه شنبه 1 اسفند شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها (11 ه ق) (تعطيل)

سه شنبه 29 اسفند روز ملي شدن صنعت نفت ايران (1329 ه ش) (تعطيل)

تعطیلی های سال |96تعطیلات رسمی سال ۹۷|تقویم سال 1396 شمسی|تعطیلات 1396



سه شنبه 1 فروردین– آغاز نوروز (تعطيل)

چهارشنبه 2 فروردین عيد نوروز (تعطيل)

پنجشنبه 3 فروردین عيد نوروز (تعطيل)

جمعه 4 فروردین عيد نوروز (تعطيل)

شنبه 12 فروردین روز جمهوري اسلامي ايران (تعطيل) – شهادت حضرت امام علي النقي الهادي عليه السلام (254 ه ق)

یکشنبه 13 فروردین روز طبيعت (تعطيل)

سه شنبه 22 فروردین ولادت حضرت امام علي عليه السلام (23 سال قبل از هجرت) (تعطيل)
اردیبهشت 96

سه شنبه 5 اردیبهشت مبعث حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله (13 سال قبل از هجرت) (تعطيل)

جمعه 22 اردیبهشت ولادت حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه (255 ه ق) (تعطيل)
خرداد 96

یکشنبه 14 خرداد رحلت حضرت امام خميني (رحمه الله عليه) رهبركبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران (1368 ه ش) –  انتخاب حضرت آيت الله امام خامنه اي به رهبري (1368 ه ش) (تعطيل)

دوشنبه 15 خرداد قيام خونين 15 خرداد (1342 ه ش) (تعطيل) – زنداني شدن حضرت امام خميني (رحمه الله عليه) به دست  ماموران ستم شاهي پهلوي (1342 ه ش)- وفات حضرت خديجه سلام الله عليها (3 سال قبل از هجرت)

جمعه 26 خرداد شهادت حضرت علي عليه السلام (40 ه ق) (تعطيل)
تیر 96

دوشنبه 5 تیر عيد سعيد فطر(تعطيل)

سه شنبه 6 تیر تعطیل به مناسبت عيد سعيد فطر

پنجشنبه 29 تیر شهادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام (148 ه ق) (تعطيل)
مرداد 96

– بدون تعطیلی رسمی –
شهریور 96

جمعه 10 شهریور عيد سعيد قربان (تعطيل)

شنبه 18 شهریور عيد سعيد غدير خم (10 ه ق) (تعطيل)
مهر 96

شنبه 8 مهر تاسوعای حسینی (تعطیل)

یکشنبه 9 مهر عاشورای حسینی (تعطیل)
آبان 96

پنجشنبه 18 آبان اربعین حسینی ( تعطیل)

جمعه 26 آبان رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله (11 ه ق) (تعطیل) – شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام (50 ه ق)

یکشنبه 28 آبان شهادت حضرت امام رضا علیه السلام (203 ه ق) (تعطیل)
آذر 96

چهارشنبه 15 آذر ولادت حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله (53 سال قبل از هجرت) و روز اخلاق و مهرورزي – ولادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام مؤسس مذهب جعفري(83 ه ق) (تعطيل)
دی 96

– بدون تعطیلی رسمی –
بهمن 96

یکشنبه 22 بهمن پيروزي انقلاب اسلامي ايران و سقوط نظام شاهنشاهي (1357 ه ش) (تعطيل)
اسفند 96

سه شنبه 1 اسفند شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها (11 ه ق) (تعطيل)

سه شنبه 29 اسفند روز ملي شدن صنعت نفت ايران (1329 ه ش) (تعطيل)



 

ثبت نام آزمون قضاوت 96|جذب اختصاصی طلاب برای قضاوت| شرایط جذب اختصاصی قضات 96

پیرو طرح سؤالات متعدد و درخواست مکرر متقاضیان ثبت نام در آزمون تصدی منصب قضاء سال ۱۳۹۶ به اطلاع عموم متقاضیان می رساند مطابق اعلام این مرکز در اطلاعیه آزمون مذکور، ملاک احراز شرایط داوطلبان، زمان ثبت نام خواهد بود؛ مع الوصف با عنایت به سیر برگزاری مراحل مختلف آزمون از جمله آزمون تستی، آزمون تشریحی و مصاحبه علمی شفاهی، ۲ دسته از متقاضیان به شرح زیر، منعی برای ثبت نام و شرکت در آزمون نخواهند داشت:
۱- متقاضیانی که تا پایان سال ۱۳۹۶ به سن ۲۲ سال تمام می رسند. بر این اساس و به طور کلی متولدین ۲۳/۷/۵۶ تا ۲۹/۱۲/۷۴ می توانند در این آزمون ثبت نام و شرکت نمایند.
۲-متقاضیانی که تا پایان سال ۱۳۹۶ موفق به اخذ مدرک کارشناسی حقوق یا رشته های مرتبط با حقوق می-شوند.
ضمناً یادآوری میشود مهلت ثبت نام تا پایان روز پنجشنبه مورخ ۲۵/۸/۹۶ تمدید شده است و این مهلت به هیچ وجه تمدید نخواهد شد.

بدین وسیله به اطلاع کلیه داوطلبان متقاضی ثبت نام و شرکت در آزمون تصدی منصب قضا در سال ۱۳۹۶ می‌رساند،که ثبت‌نام در این آزمون منحصراً به صورت اینترنتی از طریق پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان سنجش‌ آموزش کشور به نشانی: www.sanjesh.org از روز یکشنبه مورخ ۹۶/۰۷/۲۳ آغاز و در روز یکشنبه مورخ ۹۶/۰۷/۳۰ پایان می‌پذیرد. لذا کلیه متقاضیان، ضرورت دارد که در مهلت در نظر گرفته شده و پس از مطالعه شرایط و ضوابط عمومی و اختصاصی آزمون و فراهم نمودن مدارک و اطلاعات مورد نیاز، نسبت به ثبت‌نام در آزمون فوق اقدام نمایند.

الف- شرایط عمومی:

۱. تابعیت اصلی ایران.
۲. اعتقاد و التزام عملی به دین مبین اسلام، ایمان و عدالت.
۳. التزام عملی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اصل ولایت مطلقه فقیه و عدم وابستگی تشکیلاتی به احزاب، سازمان‌ها و گروه‌های غیرقانونی یا هواداری از آن‌ها، مگر در صورت احراز توبه.
۴. طهارت مولد.
۵. داشتن سلامت جسمی و روانی و توانایی برای انجام کار قضایی به موجب شیوه‌نامه‌ای که به تصویب رئیس قوه‌قضائیه می‌رسد.
۶. داشتن کارت پایان خدمت وظیفه، معافیت تحصیلی یا معافیت از خدمت با لحاظ مقررات ماده واحده قانون گذرانیدن مدت خدمت نظام وظیفه فارغ‌التحصیلان دانشکده علوم قضایی در محاکم قضایی کشور.
۷. نداشتن سابقه محکومیت کیفری مؤثر.
۸. حسن شهرت، اخلاق و امانتداری.
۹. عدم اعتیاد به دخانیات، مواد مخدر و روان‌گردان.
۱۰. داشتن حداقل ۲۲ و حداکثر ۴۰ سال تمام در روز ثبت‌نام.

ب- شرایط اختصاصی:

دارا بودن یکی از مدارک تحصیلی زیر از دانشگاه‌های مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری:

۱. کارشناسی حقوق در یکی از گرایش ها؛
۲. کارشناسی الهیات با گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی؛
۳. کارشناسی فقه و حقوق؛
۴. کارشناسی ارشد پیوسته معارف اسلامی و حقوق در یکی از گرایش ها؛
۵. کارشناسی ارشد پیوسته الهیات، معارف اسلامی و ارشاد با گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی؛

پ- مدارک مورد نیاز:

۱.تکمیل تقاضانامه
۲. پرداخت هزینه ثبت نام به مبلغ۱.۰۰۰.۰۰۰(یک میلیون) ریال بصورت الکترونیکی از طریق پایگاه اطلاع رسانی سازمان سنجش آموزش کشور
۳. فایل عکس اسکن شده: داوطلب می‌بایست یک قطعه عکس پرسنلی خود را با مشخصات زیر اسکن نموده و فایل آن را برای ثبت‌نام اینترنتی آماده نماید.
۱-۳- عکس ۴ * ۳ که در سال جاری گرفته شده باشد (عکس تمام رخ)
۲-۳- عکس اسکن شده فقط باید با فرمت JPG باشد.
۳-۳- اندازه عکس اسکن شده باید حداکثر ۴۰۰۳۰۰ پیکسل و حداقل ۳۰۰ * ۲۰۰ باشد.
۴-۳-تصویر داوطلب باید واضح ، مشخص و فاقد اثر مهر، منگنه و هرگونه لکه باشد.
۵-۳- حجم فایل ذخیره شده عکس نباید از ۷۰ کیلو بایت بیشتر باشد.
۶-۳- حاشیه‌های زاید عکس اسکن شده باید حذف شده باشد.
۷-۳- حتی الامکان عکس، رنگی و دارای زمینه سفید باشد.

تبصره۱- عکس خواهران باید با حجاب و صورت کامل آنان مشخص باشد.
تبصره۲- درصورت ارسال عکس غیر معتبر، ثبت نام داوطلب باطل شده و حق شرکت در آزمون از وی سلب می‌گردد.
تذکر مهم: با توجه به مشکلات بوجود آمده در آزمون های قبلی، در خصوص اشتباه در ارسال عکس داوطلبان (این موضوع برای داوطلبانی که ثبت نام آنان توسط دیگران انجام می شود رخ داده است) تاکید می گردد علاوه بر کنترل اطلاعات ثبت نامی، حتماً نسبت به کنترل عکس ارسالی دقت نمایید تا اشتباهاً عکس داوطلب دیگری بجای عکس شما ارسال نگردد. بدیهی است در صورت ارسال عکس اشتباهی از طرف متقاضی، فرد به عنوان متخلف تلقی و مطابق مقررات با وی رفتار خواهد شد.


 

انشا و شعر درباره شهادت امام رضا 96|متن شعر درباره امام رضا

حسن لطفی:

امان نداد مرا این غم و به جان افتاد
میان سینه ام این درد بی امان افتاد
به راه روی زمین می نشینم و خیزم
نمانده چاره که آتش به استخوان افتاد
چنان به سینه ی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بال کبوتران افتاد
کشیده ام به سر خود عبا و می گویم
بیا جواد که بابایت از توان افتاد
بیا جواد که از زخمِ زهر می پیچد
شبیه عمه اش از پا نفس زنان افتاد
شبیه دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران افتاد
به روی ناقه ی عریان نشسته ، خوابیده
وغرق خواب پدر بود ناگهان افتاد
گرفت پهلوی خود را میان شب ناگاه
نگاه او به رخ مادری کمان افتاد
دوید بر سر دامان نشست خوابش برد
که زجر آمد و چشمش به نیمه جان افتاد
رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و
به هر دو گونه ی زهرا ترین نشان افتاد
رسید زجر و پی خود دوان دوانش بُرد
که کار پنجه ی زبری به گیسوان افتاد
به کاروان نرسیده نفس نفس می زد
به خارهای شکسته کشان کشان افتاد
دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس
دوباره رأس اباالفضل از سنان افتاد

مسعود اصلانی:

ساکت و بی صدا زمین خوردن
زپر پا یک عبا، زمین خوردن
بی تعادل شدن شکسته شدن
وسط کوچه ها زمین خوردن
ارثی از مادر است که حالا
می رسد به شما زمین خوردن
ناله های تو را در آوردند
آتش زهر با زمین خوردن
صورتت را چقدر خاکی کرد
یا اما رضا زمین خوردن
سوزش زهر سینه کافی بود
حال دیگر چرا زمین خوردن؟
پشت درهای حجره می گفتی
ای جوادم بیا زمین خوردن.....
....بال من را شکست و زخمی کرد
خسته کرده مرا زمین خوردن
آخرین لحظه بود در نظرت
داغ کرب و بلا  زمین خوردن
یا امام رضا چه می بینی
سر بردن و یا زمین خوردن؟
دست بسته به افتادن
یا که از نیزه ها زمین خوردن
روی پیراهنی نشانده ببین
چقدر در پا زمین خوردن
سید هاشم وفایی:

آمد از راه و کشیده است عبا را به سرش
وای از سینۀ سوزان و دل شعله ورش
همچو شمعی که بسوزد ز شرر آب شود
آب کرد آتش آن زهر ز پا تا به سرش
حجره اش بسکه غم انگیز و ملال آور بود
گرد غم بود که می ریخت ز دیوار و درش
گاه در زیر لبش ذکر خدا می گوید
گاه سوی در حجره ست خدایا نظرش
هم جواد آمده بالین رضا هم زهرا
هم پسر سوخته هم مادر خونین جگرش
پیش مادر نبود طاقت برخاستنش
زیر بار غم و اندوه خمیده کمرش
پسرش دست به سر دارد و  مادر به  کمر
او نظر می کند و خون رود از چشم ترش
دست ظلمی که زده بر رخ زهرا سیلی
پاره کرده ست کنون رشتۀ عمر پسرش
ای «وفائی» ز فلک پیک شهادت آمد
گشت تا گلشن سرسبز جنان همسفرش